FKH Qazvin Journey گشت قزوین
near Maḩalleh-ye Towḩīd, Ardabīl (Iran)
Viewed 464 times, downloaded 3 times
Trail photos
Itinerary description
Waypoints
دروازه درب کوشک
یکی از کهنترین دروازههای قزوین است که به سوی الموت، رودبار و کوشک و شکارگاههای شمال قزوین باز میشدهاست و دارای یک ورودی با قوس و کلیل و نیم دایره است. در هر طرف راهرو دو طاق نما ساخته شده که با نرمی به سوی بیرون پیش آمده و حالت آغوش گشوده را تداعی میکند. این دروازه تنها یک نما به سوی خارج شهر دارد که از تزئینات کاشیکاری و رسمیبندی برخوردار است و بدنه رو به داخل آن، آجری ساده است. کاشیکاری موجود در بنا در زمان فرمانروایی میرمحمدحسین عضدالملک قزوینی در دوره قاجاریان انجام شدهاست. شهر قزوین در گذشته، نُه دروازه به نامهای درب کوشک (در شمال شرقی)، دروازه شیخآباد در خیابان سعدی (در شمال غربی)، دروازه رشت، دروازه مغلاوک یا دروازه همدان (در جنوب غربی)، دروازه خندقبار، دروازه ساوالان، دروازه راه ری، دروازه تهران قدیم، دروازه پنبه ریسه (در شرق خیابان طالقانی کنونی) داشته که امروزه از آن میان، تنها دو دروازه درب کوشک و تهران قدیم باقیماندهاند.
دروازه کوشک
قزوین اولین بار در زمان ساسانیان یک حصار در دور شهر داشته بعد از اون دوباره در زمان صفویان یک حصار بر دور ان کشیده شد که از این دو دوره چیزی بر جا نمونده اخرین بار در زمان قاجار حصاری بر دور شهر کشیدند که دارای 9 دروازه بود که امروزه فقط دوتای ان باقی مانده دروازه تهران و دروازه کوشک
سر در عالی قاپو یا ورودی شهربانی
سردر عالی قاپو یکی از آثار تاریخی و گردشگری در شهر قزوین است که در ابتدای خیابان سپه – نخستین خیابان ساخته شده در ایران – قرار دارد. این بنا سردر یکی از هفت در ورودی به ارگ سلطنتی صفویان بودهاست؛ و در اصلی جنوبی است که به خیابان و میدان شاه باز میشده و تنها در از این مجموعه است که اکنون به یادگار مانده است. سر در عالي قاپو در دوره سلطنت شاه طهماسب (???- ???ه. ق ) ساخته و در زمان سلطنت شاه عباس اول( ????- ???ه. این بنا نخست در دوره شاه طهماسب ساخته شده و در زمان شاه عباس اول بهصورت کنونی تغییر شکل یافتهاست. در دوران ناصر الدین شاه نیز، تعمیرات و اضافاتی صورت گرفت و در دوران پهلوی اول به علت اقامت پلیس در آنجا ابتدا نام «نظمیه» و سپس «شهربانی» در ترنج بالای سردر به خط عبدالعلی پزشکیان، معلم خط قزوینی، گچبری گردید و در زمان پهلوی دوم قسمت اضافی بالای سردر را در زمان پهلوی دوم حذف نمودند.[۱] بر پیشانی این سردر رفیع که ۱۷ متر ارتفاع دارد، کتیبهای با کاشی معرق به خط ثلث از علیرضا عباسی - خوشنویس معروف عهد صفوی - جلوهگر است. بر فراز این کتیبه، پنجره مشبک بزرگی از کاشی قرار گرفتهاست. بیش از دو گوشوار بلند در طرفین سردر که بر بالای طاقنمایی واقع شده که بنا را به ساختمانهای هم جوار پیوند میداده است. توصیف بنا این سردر، ورودی اصلی به دولتخانه دوران صفویه بود. بنای سر در شامل ایوان رفیع ورودی با قوس تیزهدار و سه ریف طاقنما در طرفین آن است. گوشوارههایی با ستوننماهای آجری در دو طبقه، نمای سردر را تکمیل میکنند. هشتی متصل به ایوان ورودی به شکل هشت ضلعی است و در طرفین محور ورودی آن اتاقهای نگهبانی قرار دارد. در این هشتی پلکانهایی دیده میشود که به طبقه بالا - جایگاه نقارهزنان - راه مییابند. کتیبه و شباک کاشی، تنها تزیینات باقیمانده در ایوان ورودی است.[۳] در طرف شرقی این سردر که پیش از مشروطیت رختشویخانه بود، مدرسهای به نام امید در سال ۱۳۲۰ قمری احداث شد که از اولین مدارس نوین ایران میباشد. دومین شاه صفویان شاه تهماسب وقتی تصمیم به تغییر پایتخت به قزوین رو میگیره برای اینکار در ابتدا یک دولت باغ تاسیس میکنه شامل ۲۳ کاخ میباشد که تنها یکی از ان باقی مانده بنام چهل ستون و هفت سر در که این بنا اصلی ترین ورودی مجموعه بوده و تنها سر در باقی مانده، عالی قاپو به معنای دروازه میباشد به ترکی
مدرسه امید
مدرسه امید، اولین مدرسه نوین آموزشی در قزوین-ساخته شده در دوره پهلوی اول مدرسه امید مربوط به دوره پهلوی است و در قزوین، خیابان سپه، جنب سر درعالی قاپو واقع شدهاست و اولین مدرسه نوین ساخته شده در قزوین است که در سال ۱۲۸۳ بنا گردید.
سه لایه نگار گری
سه لایه نگارگری دوره اول در زمان شاه طهماسب دوره دوم در زمان شاه عباس دوره سوم در زمان قاجار
ساز فرش
استاد سیف الله شکری پژوهشکر و ساز شناس این ساز رو از روی دار فرش ابداع کرده و بصورت گروهی تا ده نفر میتوانند بنوازند و بصورت زمینی و ایستاده نواخته میشود الهام گرفته شده از دار قالی ایرانی، اولین ساز کوبه ای، آرشه ای، مضرابی و چکشی در جهان. اولین ساز گروهی با تعداد نوازنده بین ۴ تا ۱۰ نفر. اولین ساز عمودی- افقی در سه سایز : محدوده صوتی نمونه بزرگ : ۴ بازه ۷ اکتاوی محدوده صوتی نمونه متوسط: ۲ بازه ۶ اکتاوی محدوده صوتی نمونه کوچک: ۲ بازه ۴ اکتاوی http://shokriworkshop.com/fa/product-showcase/%D9%81%D8%B1%D8%B4/
اُرُسی
اُرُسی از عناصر معماری ایرانی و پنجرهٔ مُشـَبَّکی است که به جای گشتن بر روی پاشنه گرد، بالا میرود و در محفظهای که روی آن قرار گرفته جای میگیرد و در اشکوب کوشکها و پیشان و رواق ساختمانهای سرد سیر بسیار دیده میشود. نقش شبکهٔ ارسی مانند پنجرهها و روزنهای چوبی است و نمونههای زیبای آن در خانههای کهن اصفهان و کاشان و یزد (و انواع جدیدترش در تهران) بسیار است نگههای این پنجره به جای حرکت بر حول محور پاشنه، در درون یک چارچوب به سمت بالا و پایین حرکت میکند. ارسی غیر از چارچوب به سه قسمتِ آستانه، طبقه پایین یعنی لنگههای بازشونده، و قسمت بالا که مخفیکننده لنگه هاست تقسیم میشود. قسمت بالا به صورت دو جداره ساخته میشود تا هنگامی که لنگهها بالا کشیده میشوند در میان جدارهها پنهان شده منظره نامناسبی به اتاق ندهد. ارسیها معمولاً یکی از اضلاع چهارگانه اتاق را تشکیل میداد و از کف اتاق تا سقف ادامه پیدا میکرد. سطح پنجرههای ارسی غالباً از شبکههای چوبی با نقشهای هندسی بسیار ظریف و زیبا به صورت گره سازی یا قواره بندی و با استفاده از قطعههای شیشه رنگی یا ساده ساخته میشد
کاخ چهلستون قزوین
عمارت چهل ستون قزوین[۱] معروف به عمارت کلاه فرنگی بنایی است در شهر قزوین. این بنا که تنها کوشک باقیمانده از مجموعه کاخهای سلطنتی روزگار شاه تهماسب است، در مرکز شهر قزوین و در میدان آزادی (سبزه میدان) قرار دارد و در دوره صفویه و زمانی که قزوین پایتخت بود به کلاه فرنگی مشهور بود شاه تهماسب صفوی در سال ۹۵۱ هجری قمری به دلیل تهدیدات ترکان عثمانی تصمیم به انتقال پایتخت از تبریز به قزوین گرفت و در همین سال بود که اراضی موسوم به زنگیآباد را از میرزا شرف جهان یکی از بزرگان و معتمدان شهر برای احداث بنای شاهی خریداری کرد. شاه تهماسب به معماران برگزیده کشور دستور داد تا باغی به شکل مربع در آن بسازند و در میان آن عمارتهای عالی، تالار، ایوانها و حوضهای زیبا بنا کنند. شاه تهماسب صفوی بنای آن را از روی نقشه یک معمار ترک با شیوه شطرنجی خیلی کوچک ساخته است که دارای پنجرههای چوبی بسیار ظریف و زیبا میباشد.[۳] «عمارت کلاه فرنگی» به همراه سردر عالی قاپو تنها بناهای باقیمانده از باغهای دوره صفویه در قزوین است. این بنا در دوره قاجاریه توسط محمدباقر سعدالسلطنه فرماندار وقت قزوین بازسازی شد و چهلستون نام گرفت.
عمارت چهل ستون
عمارت چهلستون ساختمانی هشت گوش و در دوطبقه به مساحت تقریبی ۵۰۰مترمربع بنا شدهاست. رواقی با ستونهای آجری و قوسهای نیم دایرهای بنا را دربرگرفته و بر بالای آن ایوانی با ستونهای چوبی استوار گردیدهاست. نقشه بنا دارای طرحی با محورهای صلیبی و برون گرا و سقف طبقه همکف پوشیده از مقرنس با طرحهای بدیع و سقف طبقه فوقانی خنچه پوش است. نقاشیهای دیواری طبقه اول نمونهای از هنر نگارگری مکتب قزوین و دارای شهرت جهانی است. این دیوارهای مزین به نقاشی و دیوارنگارهها در نوع خود منحصر به فرد بوده و وجود سه لایه دیوارنگاره حاکی از گذشت ادوار مختلف تاریخی بر آن است. تعداد نقاشیهای دیواری این بنا مشخص نیست، اما طبق گفتههای عبدالملک شیرازی و «قاضی احمد حقی»، این نقاشیهای دیواری از آب طلا بودهاند. مکتب حاکم بر این نقاشیها از تغییر و تحولات سیاسی نیز تأثیر گرفته، به نحوی که ظهور نادرشاه و مکتب افشاریه در چهل ستون دیده میشود. همچنین ظهور قاجار نیز در سومین لایه نقاشیهای کاخ چهل ستون دیده میشد که به مرور زمان از میان رفتهاست. برخی معتقدند بنای هشت بهشت اصفهان با گرته برداری از این اثر ساخته شدهاست. با اینکه عبدی بیگ شیرازی شاعر و مورخ دوره شاه تهماسب در اشعار خود عمارتهای شاهی را به دقت توصیف نموده ولی نامی از هنرمندان نقاش و معمار بنا نمیبرد، اما بیگ نقاشیهای دیواری برون و درونی کاخ چهلستون قزوین را اثر میرزا علی نقاش، مظفرعلی نقاش، علیاصغر کاشی، عبدالجبار استرآبادی و رضا عباسی که از ماهرترین استادان زمان خود بودهاند دانستهاست. عمارت چهلستون در بهمن ماه سال ۱۳۳۴به شماره ۳۸۹در فهرست آثار تاریخی ایران ثبت شد.
کلیسای کانتور
یکی از سه کلیسای قزوین که در حال استفاده نمیشه چون برای ارتودکس ها میباشد که در قزوین پیروانی ندارد در زمان قاجار برای راه سازی از روسها استفاده کردند و برای مهندسان روسی استفاده میشده ارتودکس ها ایستاده عبادت میکنند برای همین کوچک پلان توسط روسها طراحی شده ولی معمار ان قزوینی بوده یک سندی وجود داره از سال ۱۹۰۰ که به معمار ان دادند کليساي کانتور که به نام " برج ناقوس " نيز معروف است در زمان جنگ جهاني دوم توسط روسها ساخته شده است. از نظر ابعاد کليساي کوچکي است که داراي يک پلان چهار ضلعي بوده و داراي دو گنبد يکي بزرگ در مرکز نمازخانه و ديگري کوچکتر در بالاي محراب ميباشد. مصالح بکار رفته آجر و ملاط ميباشد که آجرها با هنرمندي بسيار چيده شده و در نتيجه بنايي بسيار زيبا بدست آمده است. کليساي کانتور داراي يک در ورودي است که بر روي ديوارهاي دو سمت آن صليبهاي روسي نقش بسته است. در بالاي ورودي ناقوسخانه اي سه طبقه قرار داده شده است که به يک گنبد کوجک منتهي ميگردد. جهت حفاظت از درب چوبي ورودي و نقوش ديوارهاي مجاور آن اقدام به ساخت يک سقف شيرواني با حايل ستونهاي چوبي در جلوي ورودي کليسا شده است . در چهار گوشه ديوارهاي خارجي بنا ستون نماهاي بزرگي قرار داده شده است که به زيبايي آن افزوده است. دوگوشه طبقه اول برج ناقوس همچون نمازخانه داراي ستون نماهاي بزرگي است ولي در طبقه دوم برچ چهار ستون در چهار گوشه آن با فاصله اي از ديوارها قرار داده شده است. به غير از تورگيرهاي نمازخانه برج ناقوس نيز داراي نورگيرهايي ميباشد. حياط کليسا داراي آجرفرش است که در محوطه آن سنگ قبرهايي به چشم ميخورد که يکي آز آنها متعلق به يک خلبان روسي است. اين کليسا معروف به «برج ناقوس» در جنگ جهاني دوم در زمان اشغال ايران به دست روسها در شهرستان قزوين ساخته شد.اين کليساي کوچک مانند ساير کليساها داراي طرحي چليپايي است و محراب آن رو به خاور است. ورودي کليسا درضلع باختري آن قرار دارد و شامل فضاي ورودي با سقف شيبدار و درب ورودي است. پس از ورودي، پيش فضاي هال قرار دارد که بالاي آن برج ناقوس کليسا با ارتفاع حدود يازده متر به چشم ميخورد. هال شامل نمازخانه و محراب است و در دو طرف آن، دو فضاي مستطيل شکل قرار دارد. فضاي محراب به شکل نيم دايره است و بر فراز آن گنبدي قرار گرفته است. فضاي نمازخانه داراي گنبد و فضاهاي جانبي آن داراي پوشش تخت است. در نماي خارجي اين کليسا، ستونهاي تزييني ديده ميشود
صلیب سه گوشه ارتدوکس سنتی روسیه
یک توضیح از صلیب سه گوشه ارتدوکس سنتی روسیه (همچنین صلیب هشت اشاره) صلیب نمادگرایی صلیب "کامل" (که بیشتر آن در مهر و موم پروفسور روسی قدیمی و بر روی آیکون های فلزی و چوبی موجود است) بسیار پیچیده است. از آنجا که سنت OId Rite از کلیسای ارتدکس روسیه بسیار غنی تر از کلیسای عهد جدید در استفاده از نمادین برای آموزش وفادار است، این مقاله باید برای کسانی که با این سنت نا آشنا هستند مفید باشد. از طریق صلیب نجات ما بود. ما به طور مداوم یادآوری می کنیم که مسیح برای ما می میرد وقتی که تصویر کلیسا را می بینیم (نشان دهنده ی خداوند مصلح)، و ما یادآوری می کنیم که او از مردگان برخاسته است، هنگامی که تصویر مسیح را "به دست نیاورده " (Slavonic: Нерукутвореному образъ ) بر روی حوله (تصویری از پروردگار صلیب ). پرستش خداوند مصلحت دو فرشته پرواز است، و کتیبه بین آنها: "فرشتگان خداوند" (در اسلاوی: Ангели Господни ). در برخی از نقوش صلیب، فرشتگان تصویری از تثلیث مقدس را در بر می گیرند، اما سنت ها اجازه می دهد این را تغییر دهند؛ معمولا فرشتگان به راحتی حوله می زنند و موقعیت خود را به عنوان رسولانی که خداوند خدمت می کنند و بر او صبر می کنند، نشان می دهد. نوار بالایی صلیب، عنوان هیئت مدیره است که پیلاتس دستور داد که در مورد سرخوردگی مسیح سرزنش شود. در این هیئت مدیره، "عیسی ناصره، پادشاه یهودیان" در زبان عبری، یونانی و لاتین (به اختصار INBI نامهای یونانی یا INRI لاتین "INRI" در سنت غربی) نوشته شد. این با کتیبه مسیحی جایگزین شده است: "پادشاه افتخار" (Slavonic: Царь славы )، زیر زانوی فرشتگان قرار گرفته است. [توجه داشته باشید که با استفاده از کتیبه "І.Н.Ц.І." به طور معمول در سنت روسی ظاهر نمی شود، نمونه هایی از وقوع آن گاهی در ارتش روسیه جدید یافت می شود.] در هیئت مدیره عنوان IC ICC نامیده می شود، اولین و آخرین نامه از نام مسیح در یونانی (یونانی: Iisous Khristos؛ اسلونیون قدیمی اسارت: Ісоусъ Христосъ؛ اسلوونیایی جدید: Іисусъ Христосъ). علاوه بر این، درست بالای سلاحهای مسیح، کتیبه را می بینیم: "نیکا" که در یونانی به معنی "او فاتح" یا "پیروز" است. [اغلب، به خصوص در مجله یونانی و نیویورک سوئیس، ما این دو علامت را با دو علامت ساده دو علامت مشاهده می کنیم: IC XC NI KA، یعنی: "عیسی مسیح پیروز" است (یعنی بیش از مرگ و گناه) توجه داشته باشید که در سنت Orthodox صحیح، نجاتدهنده تاج طلایی (همانطور که در سنت غربی) نمی پوشید، و نه او زنده است بر روی صلیب، و نه در هر جنبه ای از رنج، اما در حالت سکون فروتن و صلح آمیز، با تمایل به سر همچنین توجه داشته باشید که پای او با دو ناخن دوخته شده است.] نوار میانی آن است که دستان خداوند بریده می شود. در هر گوشه بالای صفحه، تصویر خورشید را می بینیم (سمت چپ؛ در اسلوونی: солнца ) و ماه (راست؛ در اسلوونی: луна )، برای "نور خورشید را مخفی کرد و ماه به خون تبدیل شد". (یوئل 2:31) کتیبه: "پسر خدا" (اسلونیایی: Сынъ Божіи ) در هر دو طرف سر مسیح قرار داده شده است، و زیر بازوهای ما کتیبه را می خوانیم: "ما پیش از صلیب تو، استاد، و ما رستاخیز مقدس تو را عبادت می دهیم " (در اسلاویونی : کربلا تروما تسلیم می شود و خود را وقطعه ترویج می دهد). هاله مسیح با حروف یونانی "w ov" نوشته شده است، به معنی: "هستی" یا "او چه کسی است"، به ما یادآوری می کند که مسیح همان خدا است که خود را با آن کلمات به موسی در قانون قدیم شناسایی کرد. پشت بدن مسیح، در هر طرف، یک لنس (که او را سوراخ کرد) و یک اسفنج (که خارش دار و یا سرکه و او را به نوشیدن) در قطب ساخته شده از نی و یا نیشکر. لنس (در سمت چپ :) در کلام اسلوونی مشخص شده است. ایستاده برای "копиی"، در حالی که اسفنج (سمت راست) با "ت" علامت گذاری شده است، ایستاده برای: "трост" (به معنی "رید" یا "نیش"). [در بعضی از صلیبها ممکن است به جای "Т" کتیبه "Г" که "اسفنجی" در اسلوونی است مخفی شود.) در بدن مسیح خون و آب روان از سمت او تصویر می شود. نوار پایین نوار پایه پای راست است. در دعا برای ساعت نهم، کلیسا صلیب را به نوعی تعادل عدالت تقسیم می کند: "بین دو دزد، صلیب شما ثابت کرد که تعادل عدالت است؛ به همین دلیل یکی از آنها به وسیله وزن کفرآمیز او (امتیاز تعادل به سمت پایین) به هیدس کشانده شد ، در حالی که دیگر از تجاوزات خود به درک الاهیات روشن شد [تعادل به سمت بالا]. خداوندا، مسیح خدا، افتخار به تو. " شهر اورشلیم در پس زمینه به تصویر کشیده شده است، زیرا مسیح در خارج از دیوارهای شهر مصلوب شد. با پای صلیب حروف: "Г Г" برای "کوه گلگاتا " ایستاده است (در اسلوونی: Гора Голгофы )؛ این تپه بیرون دروازه های شهر است که بر اثر آن مسیح مصلوب شد. در زیر پای مسیح چهار حرف اسلوونی با علامت اختصاری هستند: "М.Л.Р.Б."، به این معنی: "محل جمجمه، جایی که آدام بود" (در اسلوونی: محل لبونه рай بهست ). پنهان در غار زیر زمین، جمجمه آدم است (به دلیل سنت مذهبی گفته شده است که مسیح دقیقا در همان محل جایی که آدم در آن دفن شد مصلوب شد، با حروف شناسایی شده بود: "Г А" (در اسلونیایی: глава Адамла ). به این ترتیب ما به یاد میآوریم که آدم، پدر ما، بهشت را از طریق درختی که از او غافلگیر شده است، از بین برد. مسیح، آدم جدید است، که به وسیله درخت صلیب به ما رستگاری و بهشت آوردن.
خانه یا حسینیه امینی ها
حسينيه اميني ها از جمله نمونه هاي کامل و زيباي خانه هاي سنتي است. آنچه امروز از اين خانه به جاي مانده چهار حياط و فضاهاي مختلف در دو طبقه همکف و زير زمين است. اين خانه متعلق به حاج محمد رضا اميني از تجار معتبر بود و در سال ???? ھ . ق بخشي از آن وقف حسينيه شده. زيباترين قسمت خانه از سه تالار که در موازات يکديگر قرار گرفته و به وسيله ارسي هاي زيبايي به يکديگر مرتبط هستند، تشکيل شده است. تالار جنوبي با نه دهنه ارسي و شيشه هاي رنگي از شاهکارهاي هنري است، سقف تالارها داراي نقاشي، آيينه کاري، رف هاي کاسه اي مزين گچبري و گره بندي چوبي است. در زير تالارها سردابه، زير زمين، شربتخانه و… قرار دارد.
حمام قجر
گرمابه قجر از بناهاي دوره صفوي است، که در حال حاضر به موزه مردم شناسي تبديل شده است. ورودي گرمابه با چند پله به هشتي ساده و سپس با يک گردش به سربينه مي رسد. سربينه بزرگ گرمابه نقشه هشت ضلعي دارد و هر ضلع آن داراي شاه نشين و طاق نما است. حوض بسيار زيبايي نيز در وسط سربينه قرار دارد. مابين سربينه و گرمخانه فضايي وجود دارد، گرمخانه داراي يک فضاي مرکزي محدود و تعدادي فضاي جانبي است. تزيينات گرمابه شامل کاشيکاري و طاق هاي رسمي بندي شده است. حمام قجر یکی از کهنترین و بزرگترین گرمابههای قزوین است که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری به وسیله امیر گونه خان قاجار قزوینی از سرداران شاه عباس صفوی به دستورشاه ساخته شده و نخست «حمام شاهی» نام داشتهاست.[۱] تاریخ بنای آن را «صحت عافیت» گفتهاند که معادل ۱۰۵۷ است: ساخت از لطف شاه حمامی… به لطافت قبول هر مقبل چون یکی از درون برون آید… «صحت عافیت» بود تاریخ[۲] مساحت آن حدود ۱۰۴۵ متر مربع است.[۳] حمام از سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه و همچنین از دو قسمت مجزا جداگانه زنانه و مردانه تشکیل شدهاست، در اصلی آن رو به جنوب باز میشود و با راه پلههای مارپیچ به سربینه منتهی میگردد. سربینه بزرگ گرمابه که حوض زیبایی در وسط آن قرار دارد شش شاهنشین و طاق نما را در پلانی هشت ضلعی با راهرویی به گرمخانه پیوند میدهد.
نماد پنجاه بدر
رسم" پنجاه به در" یکی از آئینها و شاید مهمترین آیین برای حاجتخواهی از آسمان و آب است که البته تنها به قزوینی ها تعلق دارد. این آیین در نوزدهم اردیبهشت ماه در بهترین روز بهار به لحاظ آب و هوایی که پنجاه روز از فصل نو می گذرد و مرحله کاشت محصولات از سوی کشاورزان تقریبا رو به پایان است در قزوین برپا میشود. عصر پنجاهمین روز سال که میرسد و زهر آفتاب گرفته میشود، قزوینیها بویژه ساکنان محله های قدیمی در مصلای قدیمی شهر که در میان باغستانهای سنتی محصور شده است، گردهم جمع می شوند. مصلا، آب انباری در خیابان "راه ری" واقع در جنوب قزوین است و گفته می شود که امام رضا(ع) و یارانش هنگام گذر از قزوین در آن نماز خوانده اند و از این رو آن را محلی مقدس می دانند. اطراف مصلا را باغ های منطقه محصور کرده که مردم با حضور در آنها به تفریح و نیایش می پردازند. قزوینی ها در عصرروز 19 اردیبهشت ماه به مصلا رفته و هرکدام با خواندن دو رکعت نماز باران به صورت جداگانه و نیز دعای باران نذورات خود را بین مردم توزیع می کنند و پس از آن و هنگام غروب خورشید، همگی نماز مغرب و عشا را به صورت جماعت خوانده و سپس به خانهدهای خود باز می گردند. خانوادهها هر یک به فراخور جمعیتی که با هم همراه شدهاند، زیراندازی در گوشهای از دل طبیعت پهن میکنند تا در کنار گذران لحظههایی خوش، آئینهای مذهبی بارانخواهی و شکرگزاری را نیز به جای آورند. خوردن غذاهایی از جمله آش رشته و دُیماج (پیشغذایی محلی که مخلوطی از نان خردشده، پنیر، سبزی، گردو، کشمش و سیر است) و انواع تنقلاتی چون آجیل و شیرینی باقیمانده از عید، بخشی از رسوم پنجاه به در در قزوین است. بخش مهمتر این آئین، برپایی مناسک مذهبی است که توسط بزرگ ترها در عصر دلنشین این روز انجام می شود. طلب حاجت و ادای نذر، بخش دیگری از این مراسم است، پخش نذری هایی که بیشتر آنها آش رشته است و لقمههایی از نان و پنیر و گردو و سبزی، بازار گرمی در بین مردمی دارد که پنجاه به درهای سالهای پیش، نذری کردهاند و حاجتشان روا شده است. در بخش دیگری از این مراسم، زنها پس از اقامه نماز و گرفتن وضویی دوباره، چند قطعه سنگ کوچک را انتخاب می کنند و به سمت آب انبار قدیمی که تنها بخشهایی از آن برجای مانده است، می روند و بعد از نیت و طلب حاجت، سنگها را به دیواره آب انبار می فشارند زیرا آنها معتقدند اگر سنگ به دیواره بچسبد، حاجتشان روا خواهد شد. خیلیها معتقدند دعایشان به آسمان می رسد و در این روز یا روزهای آینده، باران خواهد بارید، حتی اگر شده به قدر نمی که تنها ردی از خود بر جای بگذارد.
سیستم صوتی جالب
سیستم صوتی جالبی که در پای ستونها وجود داشته به این صورت بوده که هرگاه دو نفر در قطر ان قرار میگرفتند و صحبت میکردند صدای یکدیگر رو واضح میشنیدند
کاروانسرای یا مجموعه سعد السلطنه و بازار
درباره سرای سعد السلطنه قزوین سعد السلطنه بزرگترین کاروانسرای سر پوشیده جهان و بزرگترین کاروانسرای درون شهری ایران و یکی از معدود کاروانسراهای ایران است که دارای چندین حمام، سرا، تیمچه، شترخان، راسته، چهارسوق، مسجد، چایخانه و … است. این کاروانسرا به تازگی مرمت شده و به مکانی بسیار دیدنی برای گشت و گذار و خرید تبدیل شده است. این کاروانسرا که به سرای سعدالسلطنه، سرای سعدیه، سرای سعادت و بازارچه سعدالسلطنه نیز معروف است با وسعتی افزون بر ۲/۶ هکتار توسط باقر خان سعدالسلطنه فرماندار قزوین در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ساخته شد. این کاروانسرا تا قبل از جنگ جهانی اول، مرکز تجارت و فعالیت بازرگانی شهر محسوب می شد اما بعد از تغییرات سیاسی حکومت روسیه، موقعیت خود را به عنوان پل ارتباطی، بازرگانی بین اروپا و آسیا از دست داد و حیات اقتصادی خود را به صورت نیمه فعال ادامه داد. اگر به بازدید از این کاروانسرا رفتید چند ساعتی را به گشت و گذار و قدم زدن در این بنای باشکوه اختصاص دهید. در این میان اگر نیاز به دمی استراحت پیدا کردید سری به کافه نگارالسلطنه بزنید جایی که دم نوش های گیاهی اش روحی تازه به جانتان می بخشد. برای صرف وعده ای غذای محلی نیز می توانید رستوران مهتاب را انتخاب کنید. پیشنهاد ما به شما در این رستوران قیمه نثار قزوین است.
You can add a comment or review this trail
Comments