کوه گرم به کوه نمک

. ساعت 9 صبح به روستای سه چاه رسیدیم و یکی از دوستان نیز که از اهالی روستای خافتر بود و در این مسیر ما به عنوان راهنما از او کمک گرفتیم به ما ملحق شد ، سپس تا دامنه کوه مسیر را ادامه دادیم .
هوا به خاطر بارندگی شب قبل بسیار مطبوع و دلپذیر بود ابر و مه نیز قسمت زیادی از کوه را پوشانده بود و طبیعت و دشت و کوه نیز سبز شده بود در کل همه چیز دست در دست هم داده بود تا لذت کوهنوردی دو چندان شود .
کوله ها را از مینی بوس پیاده کرده و آن ها را زین کردیم و حرکت خود را در ساعت 9:20 دقیقه از روی یال کناری تنگ زرک آغاز نمودیم . شیب مسیر متعادل بود و نیاز به انرژی زیادی نداشت . به افزایش ارتفاع پوشش گیاهی که علف کوهی بود جای خود را به درختان کوهی می داد طوری که اگر 5 دقیقه از گروه عقب می ماندی پیدا کردن آن ها دشوار می شد . همچنان که ما ارتفاع را زیاد می کردیم به ابرها که در کوه بود نزدیک تر می شدیم تا جایی که دیگر به طور کامل وارد مه شده و تا ده متری نیز به سختی دیده می شد مسیر را ادامه دادیم وبعد از تقریبا4:30 کوهنوردی ساعت 13:50 به چشمه ای که به آب حصین معروف بود رسیدیم . ناهار را آماده کردیم در همین حال هوا سردتر شد و باران نیز شروع به بارش کرد . ناهار را خوردیم ، استراحت مختصری کردیم و حرکت خود را به سوی منطقه ای به نام اشکفت پیازی که قرار بود شب را در آنجا اتراق کنیم ادامه دادیم طبیعت ، هوای مه آلود منطقه جنگلی و سکوتی لذت بخش به ما این حس را القا می نمود که گویی در یکی از جنگل های شمال در حال کوهنوردی هستیم ، نهایتا ساعت 5:30 به محل شب مانی رسیدیم .
مقداری هیزم جمع آوری کرده و به دلیل عدم وجود آب مقداری آب نیز از سنگ آب ها جمع آوری نمودیم بعد از آن چادر ها را علم کرده ، هوا همچنان مه آلود بود منظره روبرو با وجود مه بسیار زیبا بود و درختان و زمین های سبز را نمی شد به راحتی دید . شام را تهیه کرده و صرف نمودیم سپس ساعتی را گرد آتش گذراندیم و در آخر به داخل کیسه خواب ها خزیدیم .
صبح ساعت 6 از خواب برخاستیم و تا وسایل را جمع کردیم یک ساعتی طول کشید . ساعت 7 حرکت خود را شروع کردیم ابر و مه جای خود را به آسمانی آبی و صاف داده بودند . ساعت 7:50 روی گردنه رسیدیم از روی گردنه دشت بزرگی زیر پای ما بود که سر تا سر سبز بود قلل و تیغه های کوه نمک نیز بسیار ستبر و پر هیبت جلوه نمایی می کرد . از این مکان که ارتفاع آن حدود 2200 متر بود دیگر باید ارتفاع کم می کردیم .سراشیبی ها را پشت سر گذاشته تا به آن دشت سبز که از بالای گردنه بود رسیدیم چند عکس یادگاری گرفتیم و دوباره به حرکت خود ادامه دادیم تا نهایتا ساعت 10:16 دقیقه به چشمه "او خرزهره" رسیدیم صبحانه را آنجا خوردیم استراحتی نمودیم . تندی آفتاب و عدم وجود درخت به ما اجازه توقف بیشتر از یک ساعت نداد پس مسیر را ادامه دادیم در راه به قسمتی از کوه که به نمکدان معروف است رسیدیم علت نام گذاری کوه نمک نیز به همین خاطر است . ادامه مسیری در دره ای قرار می گرفت که آب شوری از آن گذر می کرد (منبع چشمه در زیر نمکدان قرار دارد) طی مسیر کردیم که در نوع خود به خاطر وجود سنگ های با رنگ های مختلف و بولور های نمکی جالب بود .
بعد از حدود شش ساعت کوهپیمایی ساعت 16:30 به انتهای مسیر که روستای کبه منطقه سیمکان بود رسیدیم و در باغ یکی از دوستان (سعید کامران پور) که عضو گروه هم هست رسیدیم . در آنجا استراحتی کرده و ناهار خوردیم و بعد از یک ساعت مینی بوس به آنجا رسید .