هنیز قزوین به عسل محله مازندران

دوشنبه ساعت ۱۷.۳۰ رسیدیم به روستای خوش آب
وهوای هنیز
اقای قبادی اول روستا درب مغازه اقای شاه میرزا میرزایی اومد دنبالمون
شب منزل اقای قبادی مهربان خوابیدیم
سه شنبه ۹۸/۰۷/۰۱صبح ساعت ۴.۳۰از هنیز حرکت کردیم
ساعت ۱۱.۳۰ به پناهگاه سیالان( رهنما قبادی )رسیدیم.
بعد از استراحت وخوردن نهار درحالی که باد شدید میآمد بسمت گردنه سیالان حرکت کردیم.
دوراهی قله سیالان را با دیدن مناظر زیبای دریاسر مازندران که سراسر پوشیده از ابر بود را روبه پایین آمدیم باد همچنان شدید است .
سراشیبی کوه را ادامه دادیم
ساعت ۱۸.۳۰ دقیقه به محل استراحت (گوسفندسرای ونی) رسیدیم خسته وکوفته از راه ، باد همچنان میوزد ،خستگی را تشدید میکند چادرها برپاشدن ، بچه ها تا ساعت ۲۱ دورهم بودیم تا خستگی تن را فراموش کنند .باسروصدای راهنما (اقای حکمت قبادی) از چادر بیرون آمدیم ومتوجه شدیم در تاریکی شب قاطر رفته است در باد وسرمای شدید بیرون آمدیم ودر تاریکی شب بدنبال قاطر میگشتیم ونا امید از پیدا کردن آن به چادر هایمان رفتیم وبا آن شرایط آب وهوایی بسختی توانستیم نیروی ازدسته را جبران کنیم . اصلا شب خوبی نبود باوجود ۴ کوله سنگین ، وجود قاطر در این سفر ضروری است. واینک رفته است.😐
چهارشنبه ساعت ۵/۳۰دقیقه با صدای آقای قبادی بیدار شدم درحالی که ایشان ناراحت از اوضاع پیش آمده بود بطور غیر منتظره فریاد میزد که قاطر آمده قاطر آمده، خوشحال از این خبر چادرهارو جمع کردیم .
ساعت ۷صبح بسمت دریاسر حرکت کردیم .
ساعت ۱۰/۳۰ به اولین چشمه که رسیدیم صبحانه را خوردیم ودر آنجا تصمیم گرفته شد که من همراه اقای قبادی (بمنظور تحویل باردر عسل محله )بسمت مقصد حرکت کنیم .بعد از عبور از کناره کوه وردشدن از محل کمپ کوهنوردی دیگر به بالای هزار پیچ رسیدیم از انجا منظره زیبای دریاسر وحاشیه خزر با وجود ابرهای پراکنده پیدا بود بعد از عبور از رودخانه وارد جنگل خونه بن شدیم ، از اولین چشمه( چشمه پیرزن) آبگیری کردیم.
شیب درجنگل بسمت دریاسر ادامه دارد.
ساعت ۱۳ به دشت زیبای دریاسر رسیدیم وبعد از عبور از شیب تند جنگل عسل محله از لابلای درختان شیروانی های رنگارنگ روستا به چشم میخورد.
ساعت ۱۴ به عسل محله رسیدیم ودر اقامتگاه بومگردی بانو مرضیه اقامت کردیم .😊
الان ساعت ۱۵.۲۴دقیقه است ولی هنوز بقیه بچه ها نرسیدن تلفنشونم آنتن نمیده نگرانم انشالله بسلامت برسن.😢
بچه ها ساعت ۱۸ بسلامت به محل اقامت رسیدن 😊بعد از استراحت وصرف غذا (مرغ ترش ومیرزاقاسنی با برنج کته) به محل خواب رفتیم وساعت ۲۱ خوابیدیم.
پنج شنبه صبح ساعت ۷صبح همه بیدارشدیم وبرای صرف صبحانه به رستوران باصفای بانو مرضیه رفتیم .واز ما با املت ونیم رو همراه عسل کوه های الموت، کره و پنیر لُر (محصولی که از آب پنیر گاو گرفته بود) از ما پذیرایی کردن.