از دالکی تا بوشهر -روز اول سفر بوشهرbushehr- day 1
near Qal‘eh-ye Sefīd, Bushehr (Iran)
Viewed 1126 times, downloaded 15 times
Trail photos
Itinerary description
استان بوشهر از استان های کمتر شناخته شده ایران است. جنوب ایران را با آبادان و اهواز و بندر عباس بیشتر می شناسیم تا بوشهر. حتی شنیده شدن نام بوشهر در بحث های هسته ای نیز در شناخته شدن این استان کمک زیادی نکرده است. خیلی از پتانسیل های توریستی این استان بسیار بسیار ناشناخته اند. حتی خیلی از مردم نمی دانند که بوشهر، منابع عظیم نفت و گاز ایران را در خود جای داده است.
سفر به بوشهر با پیشنهادی برای دیدن سواحل زیبای عسلوبه مطرح شد. ولی حرف و حدیث هایی که در خصوص آلودگی های بالای این سواحل وجود داشت و. در بررسی از بلدهای محلی نیز رد نشد، باعث شد تا سواحل دیگری از بوشهر را به عنوان مقصد این سفرمان برگزینیم.
اولین سفری که به بوشهر داشتم بر می گردد به سال ها قبل در دوره دانشجویی. زمانی که برای شرکت در یک کنفرانس عازم بوشهر شدیم. اگرچه آن زمان فرصت زیادی برای دیدن زیبایی های اطراف بوشهر فراهم نشد ولی همان حضور کوتاه کافی بود تا با گنجینه مهر و محبت مردم بوشهر آشنا شوم. بوشهر مردم بسیار مهمان نوازی دارد. و به جرات می توانم بگویم خیلی مهمان نواز تر از آنچه که در سایر نقاط ایران دیده ام. و این همه انگیزه، کافی بود تا دل به جاده بزنیم و در مسیری بیش از 15 ساعت با اتوبوس، خود را به بوشهر برسانیم. با توجه به محدودیت هایی که حمل دوچرخه ایجاد می کند، اتوبوس مناسب ترین وسیله بود ولی واقعا مسیر طولانی تر از آن بود که بتوان سفر راحتی داشت. و فقط بعد از پیاده شدن، منظره نخلستان های انبوه و گسترده دالکی بود که می توانست خستگی سفر را از تن بزداید و ما را برای رکابزنی طولانی آماده کند.
سفر را برای 4 روز برنامه ریزی کرده بودیم. در تعطیلاتی که به مناسبت میلاد پیامبر دست داده بود، فرصت چهار روزه ای فراهم شد. مسیرمان از دالکی شروع می شد که نقطه شروع خط نخلستان های استان بوشهر است. از اینجا به سمت جنوب، در کنار شریان های حیاتی انتقال آب، دو طرف نخلستان های عظیمی ایجاد کرده اند که بیش از 50 کیلومتر امتداد دارد. مسیر اصلی دالکی به بوشهر از کنار این نخلستان ها رد ی شود و در مسیری که اکثرا دو طرف جاده خشک است ادامه پیدا می کند. ولی وسیری فرعی وجود دارد که از دالکی به آبپخش و از آنجا به بوشهر ادامه می یابد و درست از میان این نخلستان ها گذر می کند. جاده ای که گاهی انقدر باریک است که دو ماشین به زحمت از کنار هم رد می شوند و در این جاده باریک، دو طرف نخل های بلند حکمرانی می کنند. تونلی از برگ ها ی خرما. تصمیممان این بود که بخش هایی از مسیر را از جاده های خاکی زیادی که در امتداد این جاده اصلی از میان نخلستان ها گذر می کند ادامه دهیم که به علت کمبود زمان، صرفا بخش کوچکی را وارد جاده خاکی شدیم و اکثر مسیر را در جاده آسفالته رکاب زدیم. با توجه به طولانی بودن راه، دیر رسیده بودیم به نقطه شروع و حدود ساعت 12 ظهر بود که رکابزنی را آغاز کردیم و با توجه به فاصله 100 کیلومتری تا نقطه کمپ، با سرعت از مسیرها گذر کردیم. تلاشهایمان برای رسیدن در نور روز به نتیجه نرسید و این شانس را داشتیم تا جایی که جزیره شیت از دو دیده می شد در اتوبان بوشهر گناوه و با دورنمایی از دریا، غروب آفتاب را ببینیم. ادامه مسیرمان را در تاریکی با احتیاط و آرامش ادامه دادیم. آقای خشنودی که از فعالان طبیعت گردی استان بوشهر هستند به استقبالمان آمده بودند. با راهنمایی ایشان در جاده های ورودی بوشهر که خیلی هم خلوت نبودند خودمان را تا پارک شغاب رساندیم و در موقعیت مناسبی کمپ کردیم.
ادامه گزارش در بخش های بعدی ترک
سفر به بوشهر با پیشنهادی برای دیدن سواحل زیبای عسلوبه مطرح شد. ولی حرف و حدیث هایی که در خصوص آلودگی های بالای این سواحل وجود داشت و. در بررسی از بلدهای محلی نیز رد نشد، باعث شد تا سواحل دیگری از بوشهر را به عنوان مقصد این سفرمان برگزینیم.
اولین سفری که به بوشهر داشتم بر می گردد به سال ها قبل در دوره دانشجویی. زمانی که برای شرکت در یک کنفرانس عازم بوشهر شدیم. اگرچه آن زمان فرصت زیادی برای دیدن زیبایی های اطراف بوشهر فراهم نشد ولی همان حضور کوتاه کافی بود تا با گنجینه مهر و محبت مردم بوشهر آشنا شوم. بوشهر مردم بسیار مهمان نوازی دارد. و به جرات می توانم بگویم خیلی مهمان نواز تر از آنچه که در سایر نقاط ایران دیده ام. و این همه انگیزه، کافی بود تا دل به جاده بزنیم و در مسیری بیش از 15 ساعت با اتوبوس، خود را به بوشهر برسانیم. با توجه به محدودیت هایی که حمل دوچرخه ایجاد می کند، اتوبوس مناسب ترین وسیله بود ولی واقعا مسیر طولانی تر از آن بود که بتوان سفر راحتی داشت. و فقط بعد از پیاده شدن، منظره نخلستان های انبوه و گسترده دالکی بود که می توانست خستگی سفر را از تن بزداید و ما را برای رکابزنی طولانی آماده کند.
سفر را برای 4 روز برنامه ریزی کرده بودیم. در تعطیلاتی که به مناسبت میلاد پیامبر دست داده بود، فرصت چهار روزه ای فراهم شد. مسیرمان از دالکی شروع می شد که نقطه شروع خط نخلستان های استان بوشهر است. از اینجا به سمت جنوب، در کنار شریان های حیاتی انتقال آب، دو طرف نخلستان های عظیمی ایجاد کرده اند که بیش از 50 کیلومتر امتداد دارد. مسیر اصلی دالکی به بوشهر از کنار این نخلستان ها رد ی شود و در مسیری که اکثرا دو طرف جاده خشک است ادامه پیدا می کند. ولی وسیری فرعی وجود دارد که از دالکی به آبپخش و از آنجا به بوشهر ادامه می یابد و درست از میان این نخلستان ها گذر می کند. جاده ای که گاهی انقدر باریک است که دو ماشین به زحمت از کنار هم رد می شوند و در این جاده باریک، دو طرف نخل های بلند حکمرانی می کنند. تونلی از برگ ها ی خرما. تصمیممان این بود که بخش هایی از مسیر را از جاده های خاکی زیادی که در امتداد این جاده اصلی از میان نخلستان ها گذر می کند ادامه دهیم که به علت کمبود زمان، صرفا بخش کوچکی را وارد جاده خاکی شدیم و اکثر مسیر را در جاده آسفالته رکاب زدیم. با توجه به طولانی بودن راه، دیر رسیده بودیم به نقطه شروع و حدود ساعت 12 ظهر بود که رکابزنی را آغاز کردیم و با توجه به فاصله 100 کیلومتری تا نقطه کمپ، با سرعت از مسیرها گذر کردیم. تلاشهایمان برای رسیدن در نور روز به نتیجه نرسید و این شانس را داشتیم تا جایی که جزیره شیت از دو دیده می شد در اتوبان بوشهر گناوه و با دورنمایی از دریا، غروب آفتاب را ببینیم. ادامه مسیرمان را در تاریکی با احتیاط و آرامش ادامه دادیم. آقای خشنودی که از فعالان طبیعت گردی استان بوشهر هستند به استقبالمان آمده بودند. با راهنمایی ایشان در جاده های ورودی بوشهر که خیلی هم خلوت نبودند خودمان را تا پارک شغاب رساندیم و در موقعیت مناسبی کمپ کردیم.
ادامه گزارش در بخش های بعدی ترک
Waypoints
Comments (2)
You can add a comment or review this trail
فکر نمی کردم بوشهر انقدر سرسبز باشد. پنجاه کیلومتر نخلستان
چه مسیری ...