دور سبلان
near Mehrabān, East Azerbaijan (Iran)
Viewed 292 times, downloaded 7 times
Trail photos
Itinerary description
First day around Savalan
Ardebil province
We are 10 person
Iranian guys 4
Czech and Slovakia 6
We must to ride twice untill 3100 meter
Elevation gain 2800 meter
We had a car that support us and coudnt climed and come back down
Sometime the riders were sliding by bike on the snow
When we wanted to clime up above 3100 meter for second time we couldnt because of weather
The weather was so cold and the road was full of snow we couldnt we coudnt
We came back to Meshginshahr city and went a hot spring pool
گزارش سفرمان از كوه سبلان تا جنگلهاي دالخاني رامسر
پنجشنبه ٢٧ ارديبهشت با اتوبوس به اتفاق دوستان خوبم وشش نفر از كشورهاي چك واسلواكي راهي شهر مهربان كه در دامنه هاي سبلان قرارداردحركت كرديم ومتاسفانه به دليل وي اي پي نبودن اتوبوس ، شب سختي را تحمل كرديم بخصوص يكي از دوستان چك كه قدي به اندازه دومتر داشت وهروقت كه بيدار ميشدم وعذاب كشيدن اوراميديديم بيشتر ناراحت ميشدم وبالاخره با تاخير به مهربان رسيديم وپس خوردن صبحانه وسيب زمبيني مخصوص مهربان كه داخل تنوربرشته ميشد وگرفتن پيراهن يادگاري ازدوستان چك با باغ حاج رشيد خداحافظي كرده وبطرف دور سبلان حركت كرديم وماشين پشتيبان مارا تا ارتفاع ٣١٠٠ متري همراهي كرد وازاينجا بود كه همه ماجرا اغاز شد وبه دليل برفچالهاي زيادكه دركوه اوغلان داغي انباشته شده بود وريزش برف كه باعث بسته شدن جاده شده بود .
اقا ايدين مدير گروه تصميم به برگرداندن ماشين از مسير نرميق راگرفت ومن كه ازيكي ازاين يخچالها ردشده بودم متوجه اين تصميم نشده بودم وفكرميكردم كه ماشين ازمسيرديگر به ما خواهد پيوست ولي اينطور نبود وبراي همين لباس كافي باخود نبردم وچراغ دوچرخه راهم درماشين جاگذاشتم
به هرحال به حركت خود ادامه داديم ودر بعضي اوقات به دليل انباشته شدن بيش از حد برف مجبور بوديم با دوچرخه بطرف پايين سر بخوريم وبعضي اوقات انرا دوربزنيم واين به سختي كار ميافزود وخوشبختانه توان بسيار بالاي ركابزني دوستان چك واسلواكي باعث ميشد كه قدمي به عقب برندارم
پس از گذشتن ازتمامي برفچالها ، مسير سرازيري شروع شد وبا تمام سرعت از ارتفاع خود كم كرديم واين قسمت ازسبلان كه همانا غرب ان بود بسيارپراب وسبز بود ما ميباست ٨٥ كيلومترركاب بزنيم وبا ٢٨٠٠ مترارتفاع ميگرفتيم تا به اب گرم قينه جه برسيم وتازه سرازيري را تمام كرده بوديم كه سربالاي شروع شد ، درجاده ايي بسيار ناهمورا ٤٠٠ مترارتفاع گرفتيم وجاده بسيار ناهموار وپرازسنگ بود وسرماي هوا هم كاررادشوارتر ميكرد وانرژي من هم روبه تحليل ميرفت ودراخرين سربالايي كه توقف كرديم ونگاهي به اوج انداختيم انبوهي از برف وسرماي انرا حس كرديم وتاريكي هوا هم داشت شروع ميشد كه دوستاني ازمشكين شهر را ديديم كه افرود امده بودند وانان به ما هشدار دادند كه اگرادامه بدهيد حتما تلفات خواهيد داد وشرايط موجود باعث شد كه با يكديگرمشورت كرده وراهي طولاني راانتخاب كنيم وبه مشكين شهر برويم وبيدرنگ بطرف پايين حركت كرديم ومتاسفانه به دليل چراغ نداشتن وعدم ديد خوب من درشب و ناهمواري بسيار جاده كارمن بسيار سخت شده بود وپس ازطي چندكيلومتر ، راننده پاترول كنار من توقف كرد ومن درخواست كردم كه دوچرخه ومن را حمل كند واوگفت جا ندارم ولي همسفر من دوچرخه سوار هست وتو بپر بالا ودوستم دوچرخه توراسوار ميشود ومن بلادرنگ پذيرفتم ،
چون برابم بدون چراغ بسيار سخت بود
پس ازطي چند كيلومتر به چادرهاي عشياير كه تازه انرا برپا كرده بودند رسيديم و ازانان خواستيم كه شب را درانجا بمانيم وبه دليل كمبود جا انرانپذيرفتند وپس ازخوردن چاي ونان وپنير وكرايه دونيسان وكمك دوستان مشكين شهري به مشكين شهر وقينه جه رفتيم ودرانجا سوييتي اجاره كرده وشب را پشت سرگذاشتيم
Ardebil province
We are 10 person
Iranian guys 4
Czech and Slovakia 6
We must to ride twice untill 3100 meter
Elevation gain 2800 meter
We had a car that support us and coudnt climed and come back down
Sometime the riders were sliding by bike on the snow
When we wanted to clime up above 3100 meter for second time we couldnt because of weather
The weather was so cold and the road was full of snow we couldnt we coudnt
We came back to Meshginshahr city and went a hot spring pool
گزارش سفرمان از كوه سبلان تا جنگلهاي دالخاني رامسر
پنجشنبه ٢٧ ارديبهشت با اتوبوس به اتفاق دوستان خوبم وشش نفر از كشورهاي چك واسلواكي راهي شهر مهربان كه در دامنه هاي سبلان قرارداردحركت كرديم ومتاسفانه به دليل وي اي پي نبودن اتوبوس ، شب سختي را تحمل كرديم بخصوص يكي از دوستان چك كه قدي به اندازه دومتر داشت وهروقت كه بيدار ميشدم وعذاب كشيدن اوراميديديم بيشتر ناراحت ميشدم وبالاخره با تاخير به مهربان رسيديم وپس خوردن صبحانه وسيب زمبيني مخصوص مهربان كه داخل تنوربرشته ميشد وگرفتن پيراهن يادگاري ازدوستان چك با باغ حاج رشيد خداحافظي كرده وبطرف دور سبلان حركت كرديم وماشين پشتيبان مارا تا ارتفاع ٣١٠٠ متري همراهي كرد وازاينجا بود كه همه ماجرا اغاز شد وبه دليل برفچالهاي زيادكه دركوه اوغلان داغي انباشته شده بود وريزش برف كه باعث بسته شدن جاده شده بود .
اقا ايدين مدير گروه تصميم به برگرداندن ماشين از مسير نرميق راگرفت ومن كه ازيكي ازاين يخچالها ردشده بودم متوجه اين تصميم نشده بودم وفكرميكردم كه ماشين ازمسيرديگر به ما خواهد پيوست ولي اينطور نبود وبراي همين لباس كافي باخود نبردم وچراغ دوچرخه راهم درماشين جاگذاشتم
به هرحال به حركت خود ادامه داديم ودر بعضي اوقات به دليل انباشته شدن بيش از حد برف مجبور بوديم با دوچرخه بطرف پايين سر بخوريم وبعضي اوقات انرا دوربزنيم واين به سختي كار ميافزود وخوشبختانه توان بسيار بالاي ركابزني دوستان چك واسلواكي باعث ميشد كه قدمي به عقب برندارم
پس از گذشتن ازتمامي برفچالها ، مسير سرازيري شروع شد وبا تمام سرعت از ارتفاع خود كم كرديم واين قسمت ازسبلان كه همانا غرب ان بود بسيارپراب وسبز بود ما ميباست ٨٥ كيلومترركاب بزنيم وبا ٢٨٠٠ مترارتفاع ميگرفتيم تا به اب گرم قينه جه برسيم وتازه سرازيري را تمام كرده بوديم كه سربالاي شروع شد ، درجاده ايي بسيار ناهمورا ٤٠٠ مترارتفاع گرفتيم وجاده بسيار ناهموار وپرازسنگ بود وسرماي هوا هم كاررادشوارتر ميكرد وانرژي من هم روبه تحليل ميرفت ودراخرين سربالايي كه توقف كرديم ونگاهي به اوج انداختيم انبوهي از برف وسرماي انرا حس كرديم وتاريكي هوا هم داشت شروع ميشد كه دوستاني ازمشكين شهر را ديديم كه افرود امده بودند وانان به ما هشدار دادند كه اگرادامه بدهيد حتما تلفات خواهيد داد وشرايط موجود باعث شد كه با يكديگرمشورت كرده وراهي طولاني راانتخاب كنيم وبه مشكين شهر برويم وبيدرنگ بطرف پايين حركت كرديم ومتاسفانه به دليل چراغ نداشتن وعدم ديد خوب من درشب و ناهمواري بسيار جاده كارمن بسيار سخت شده بود وپس ازطي چندكيلومتر ، راننده پاترول كنار من توقف كرد ومن درخواست كردم كه دوچرخه ومن را حمل كند واوگفت جا ندارم ولي همسفر من دوچرخه سوار هست وتو بپر بالا ودوستم دوچرخه توراسوار ميشود ومن بلادرنگ پذيرفتم ،
چون برابم بدون چراغ بسيار سخت بود
پس ازطي چند كيلومتر به چادرهاي عشياير كه تازه انرا برپا كرده بودند رسيديم و ازانان خواستيم كه شب را درانجا بمانيم وبه دليل كمبود جا انرانپذيرفتند وپس ازخوردن چاي ونان وپنير وكرايه دونيسان وكمك دوستان مشكين شهري به مشكين شهر وقينه جه رفتيم ودرانجا سوييتي اجاره كرده وشب را پشت سرگذاشتيم
Waypoints
You can add a comment or review this trail
Comments