مسیر کوه پیمایی مرتع پیمال فردو

تاریخ : پنجشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۴
مدت کوه پیمایی : ۱۳ساعت
ساعت شروع: ۶:۳۰ صبح
ساعت پایان : ۱۹:۳۰عصر
مسافت طی شده رفت و برگشت : حدود ۳۵ کیلومتر
اختلاف ارتفاع پایین و بالا : ۱۰۶۰متر (۲۰۲۰تا ۳۰۸۰متر از سطح دریا) اندازه گیری شده با جی پی اس
حاضران : محمد عرفان رازقی ، محمد صالح رازقی
منطقه کوه پیمایی : روستای فردو از توابع بخش کهک ، ۶۰ کیلومتری جنوب شهر مقدس قم

توضیحات :
بسم الله الرحمن الرحیم

به جرات می تونم بگم این کوهپیمایی از سختترین کوهپیمایی های من و برادرم بود.
هدف ما در ابتدا قله ۳۳۷۰ متری ولیجیا بود که فاصله تقریبیش تا روستای فردو به ۲۰ کیلومتر می رسید یعنی رفت و برگشت حدود ۴۰ کیلومتر می شد.

با پیمودن ۸۰ درصد راه و با توجه به انتهای زمان رفت ما و در حالیکه بیش از ۱۷ کیلومتر به جلو رفته بودیم از پیمودن ادامه مسیر منصرف شده و با کمی استراحت به سمت روستای فردو بازگشتیم.
رفت و برگشت ما حدود ۳۵ کیلومتر شد و البته طولانی ترین مسیری بود که تا حالا در طول یک روز کوهنوردی رفته بودیم

مهمترین تجربه این سفر این بود که برای اولین بار تمام مسیر رفت و برگشت رو با نرم افزار
maverick pro
از طریق جی پی اس ثبت کردم و همون رو در سایت آپلود کردم که مزیتش نسبت به رسم دستی در نرم افزار گوگل ارث ثبت تاریخ و دقت بالا و ثبت زمان هست

برای این کوهنوردی برادر کوچکترم که ۱۴ سال داره از مشهد به قم اومد
چهارشنبه شب سوار تاکسی شدیم و به روستای فردو رفتیم
شب رو در مسجد کوچکی که در انتهای روستای فردو قرار داشت سپری کردیم و صبح زود بعد از خوردن صبحانه به راه افتادیم.

جاده بعد از روستای فردو آسفالت هست و تا منطقه وسف هم این آسفالت ادامه پیدا می کنه ، البته موقعی که ما در حال عبور بودیم ماشین های راه سازی در حال تجدید آسفالت بودند.

کفش های ما هم که استاندارد کوهنوردی نبودند و کلا ما امکانات خاصی نداشتیم .
در نتیجه کفش برادرم موجب زدگی پای او بود که با جاسازی چند عدد دستمال کاغذی در کفشش مشکل را حل و فصل کردیم.

تقریبا تمام مسیری که ما در این منطقه رفتیم قابلیت تردد خودروهای عادی رو داشت و اکثرا خاکی و قسمتی هم آسفالت بود

جالب اینکه وقتی داشتیم در یکی از این مسیرهای خاکی راه می رفتیم یک کامیون کوچک آمد و حدود پنج دقیقه ما را سوار کرد که شاید مسافتی کمتر از یک کیلومتر ما را جلو برد

خلاصه با خستگی تا یک ساعت مانده به اذان مغرب به روستا رسیدیم و از آنجا با یک ماشین تا شهر قم آمدیم که دیگر اذان شده بود و شام هم با برادرم فلافل معروف قم را خوردیم

نکته قابل توجه در این مسیر این بود که چشمه قابل توجهی وجود نداشت تا بتوان آب برداشت کرد، ما هم ذخیره آب زیادی نداشتیم و یک جا که برادرم نیاز به قضای حاجت پیدا کرد با شیشه آب نصفه رفت یه قسمت پایین تر و وقتی برگشت دیدم با شیشه آب پر برگشته !!! وقتی پرسیدم معلوم شد که چشمه نزدیک همونجا دیده و پر آبش کرده آورده