خلخال به اسالم - 97/06/14
near Karā Rūd, Ardabīl (Iran)
Viewed 528 times, downloaded 26 times
Trail photos
Itinerary description
صبح چهارشنبه 97/07/14 حدود ساعت ۷ صبح به روستای اندبیل در بالادست شهر خلخال رسیدیم. کوله پشتی سبکی شامل آب و صبحانه و ناهار با خودمان برداشتیم و کوله های سنگین را با نیسان به سمت روستای ناورود فرستادیم.
به سمت ارتفاعات راه افتادیم. کم کم به حجم جنگل افزوده می شد و گل های زیبایی که شبیه زعفران بودند خودنمایی می کردند. به بالاترین نقطه منطقه که مشرف به جنگل های گیلان بود رسیدیم. ابرها زیر پایمان قرار داشت. تک و توک کلبه های ییلاقی و گله های گاو و گوسفند که در حال چرا بودند به چشم می خورد. صبحانه را در همان هوای بی نظیر خوردیم و به سمت روستای ناورود روانه شدیم. از مراتع بکر شمال و ابرهای روان گذشتیم و کم کم وارد جنگل هایی شدیم که به ارتفاع آنها افزوده می شد. رطوبت زیاد منطقه باعث رشد انواع و اقسام قارچ های رنگارنگ در منطقه شده بود. در بالادست روستای خرخونی از چشمه ای که از دل زمین می جوشید آب برداشتیم و در روستای خرخونی برای ناهار اطراق کردیم.
از ساکنین مهربان روستا نان تهیه کردیم. نان های محلی منطقه ضخیم و پف کرده بود. غذاهای کنسروی مان را روی آتش گرم کردیم و با نان محلی و چای آتیشی صرف کردیم. نماز هم در همین روستا اقامه شد. کم کم به همراه گروه به پایین دست و لب رودخانه روانه شدیم. در مسیر درختان امرود، زالزالک و کیویج خودنمایی می کرد که البته کیویج ها هنوز نرسیده بود. در کنار رودخانه پاها را در آب خنک رودخانه فرو بردیم و پس از دقایقی به سمت روستای ناورود حرکت کردیم.
حدود ساعت شش عصر به روستای ییلاقی رسیدیم. روستا برق و آب داشت اما فاقد آنتن تلفن همراه بود. به علت خنک شدن هوا ابرها روی روستا پایین آمده بودند. به هر حال در نزدیک کلبه روستایی آتش روشن کردیم. از مردم نازنین روستا تخم اردک خریدیم و با پیاز و تن ماهی نوش جان کردیم و شبی متفاوت را بدور از تکنولوژی در دل طبیعت سپری کردیم.
ساعت پنج نیم صبح برای نماز صبح پا شدیم. هوا کم کم روشن شد و مناظر عالی جنگل های گیلان نمایان شد. بعد از ورزش صبح گاهی و صرف صبحانه با چای آتیشی به کمک دو دستگاه نیسان آبی به سمت آبشار دریابن حرکت کردیم. مسیر خاکی، پر از دست انداز و پیچ و خم بود. پس از یک ساعت نیسان سواری به نزدیکی آبشار دریابُن رسیدیم. از لب جاده خاکی تا خود آبشار نیم ساعت پیاده روی سبک نیاز است. از زیر درختان بلند جنگلی و از کنار استخر پرورش ماهی می گذریم. در استخر بر خلاف نامش، ماهی اوزون برون برای استحصال خاویار پرورش می دادند. قیمت ماهی را گفتند کیلویی ۴۵۰۰۰ هزار تومان و قیمت خاویار را هم گفتند کیلویی ۶۱۰۰۰۰۰ تومان. به هر حال از کف دره ای بسیار زیبا و بکر عبور کردیم. خزه و سرخس های دره نشان از رطوبت مستمر و زیاد منطقه می داد. تا اینکه در انتهای دره آبشار بسیار زیبای دریابُن خودنمایی کرد.
از آبشار و مناظر اطراف عکس گرفتیم و به پایین دره بازگشتیم. با نیسان به جاده اصلی آسفالته اسالم-خلخال رسیدیم. با سوار شدن به اتوبوس ها به سمت جنگل زیبای گیسوم حرکت کردیم و ساعت ۱۲ بعد از ظهر به ساحل گیسوم رسیدیم. در ساحل اعضای گروه تنی به آب زدند و سپس به سمت رضوان شهر حرکت کردیم. پس صرف ناهار و اقامه نماز، به سمت اصفهان حرکت کردیم.
برای صرف شام و نماز مغرب و عشاء توقفی در قزوین داشتیم. شام قیمه نثار غذای سنتی قزوین را سفارش دادیم. گروه ساعت ۵ صبح جمعه با صحت و سلامت در پارکینگ شرکت این سفر را به پایان رساندند.
به سمت ارتفاعات راه افتادیم. کم کم به حجم جنگل افزوده می شد و گل های زیبایی که شبیه زعفران بودند خودنمایی می کردند. به بالاترین نقطه منطقه که مشرف به جنگل های گیلان بود رسیدیم. ابرها زیر پایمان قرار داشت. تک و توک کلبه های ییلاقی و گله های گاو و گوسفند که در حال چرا بودند به چشم می خورد. صبحانه را در همان هوای بی نظیر خوردیم و به سمت روستای ناورود روانه شدیم. از مراتع بکر شمال و ابرهای روان گذشتیم و کم کم وارد جنگل هایی شدیم که به ارتفاع آنها افزوده می شد. رطوبت زیاد منطقه باعث رشد انواع و اقسام قارچ های رنگارنگ در منطقه شده بود. در بالادست روستای خرخونی از چشمه ای که از دل زمین می جوشید آب برداشتیم و در روستای خرخونی برای ناهار اطراق کردیم.
از ساکنین مهربان روستا نان تهیه کردیم. نان های محلی منطقه ضخیم و پف کرده بود. غذاهای کنسروی مان را روی آتش گرم کردیم و با نان محلی و چای آتیشی صرف کردیم. نماز هم در همین روستا اقامه شد. کم کم به همراه گروه به پایین دست و لب رودخانه روانه شدیم. در مسیر درختان امرود، زالزالک و کیویج خودنمایی می کرد که البته کیویج ها هنوز نرسیده بود. در کنار رودخانه پاها را در آب خنک رودخانه فرو بردیم و پس از دقایقی به سمت روستای ناورود حرکت کردیم.
حدود ساعت شش عصر به روستای ییلاقی رسیدیم. روستا برق و آب داشت اما فاقد آنتن تلفن همراه بود. به علت خنک شدن هوا ابرها روی روستا پایین آمده بودند. به هر حال در نزدیک کلبه روستایی آتش روشن کردیم. از مردم نازنین روستا تخم اردک خریدیم و با پیاز و تن ماهی نوش جان کردیم و شبی متفاوت را بدور از تکنولوژی در دل طبیعت سپری کردیم.
ساعت پنج نیم صبح برای نماز صبح پا شدیم. هوا کم کم روشن شد و مناظر عالی جنگل های گیلان نمایان شد. بعد از ورزش صبح گاهی و صرف صبحانه با چای آتیشی به کمک دو دستگاه نیسان آبی به سمت آبشار دریابن حرکت کردیم. مسیر خاکی، پر از دست انداز و پیچ و خم بود. پس از یک ساعت نیسان سواری به نزدیکی آبشار دریابُن رسیدیم. از لب جاده خاکی تا خود آبشار نیم ساعت پیاده روی سبک نیاز است. از زیر درختان بلند جنگلی و از کنار استخر پرورش ماهی می گذریم. در استخر بر خلاف نامش، ماهی اوزون برون برای استحصال خاویار پرورش می دادند. قیمت ماهی را گفتند کیلویی ۴۵۰۰۰ هزار تومان و قیمت خاویار را هم گفتند کیلویی ۶۱۰۰۰۰۰ تومان. به هر حال از کف دره ای بسیار زیبا و بکر عبور کردیم. خزه و سرخس های دره نشان از رطوبت مستمر و زیاد منطقه می داد. تا اینکه در انتهای دره آبشار بسیار زیبای دریابُن خودنمایی کرد.
از آبشار و مناظر اطراف عکس گرفتیم و به پایین دره بازگشتیم. با نیسان به جاده اصلی آسفالته اسالم-خلخال رسیدیم. با سوار شدن به اتوبوس ها به سمت جنگل زیبای گیسوم حرکت کردیم و ساعت ۱۲ بعد از ظهر به ساحل گیسوم رسیدیم. در ساحل اعضای گروه تنی به آب زدند و سپس به سمت رضوان شهر حرکت کردیم. پس صرف ناهار و اقامه نماز، به سمت اصفهان حرکت کردیم.
برای صرف شام و نماز مغرب و عشاء توقفی در قزوین داشتیم. شام قیمه نثار غذای سنتی قزوین را سفارش دادیم. گروه ساعت ۵ صبح جمعه با صحت و سلامت در پارکینگ شرکت این سفر را به پایان رساندند.
You can add a comment or review this trail
Comments