گذرگاه البرز بزرگ Toward North and crassing Alborz mountain
near Manz̧arīyeh, Tehrān (Iran)
Viewed 2604 times, downloaded 50 times
Itinerary description
Waypoints
شب مانی نخست First Camp
امروز با مسافتی 12 کیلومتری که از دماوند - سرخیار دشتمزار آغاز میشود روبروییم. این مسیر در نهایت در پای رودخانه لاسم باید به پایان برسد و آنجا نخستین شبمانگاهمان خواهد بود. روز نخست از روزهای سخت و شاید سختترین روز این کوهپیمایی میباشد زیرا باید در میانه راه از ماز یا همان زنجیرال(خط الراس)دوبرار که رشته کوهی بلند به طول 55 کیلومتر است عبور کنیم. بلندترین نقطه ای از ماز که باید برای گذر تا آنجا بالا برویم قله پروانه است که با 3600 متر بلندا در برابر ما قد راست کرده است. از سرخیار که حرکت را آغاز میکنیم تنها تا نوک چکاد پروانه با توجه به سنگینی بارمان دست کم 5 ساعت راه است. پس از گذشتن از دره های زیبای سر راه که دره تیزاب و دره پشت بند از آن جمله اند در ساعت 10 به پای ماز میرسیم. قدری صبحانه سبک میخوریم و آماده نوردش از ماز کوچک میشویم. یک ساعت طول میکشد که به بالای ماز کوچک میرسیم. اکنون قله پروانه که در امتداد زنجیرال(خط الراس) ماز در شرق است روبروی دیدگان ما خودنمایی میکند. طی کردن این دویست متر که مانند پله ای روی زنجیرال است خود یک ساعت طول میکشد. در نهایت ظهر بالای چکاد سنگی و تیز پروانه هستیم.نکته مهم این است که برای گذر از ماز باید حتما تا نوک چکاد پروانه بالا رفت زیرا پایین رفتن از دامنه های پرشیب شمالی ماز بسیار خطرناک است و خطرناکترین بخش آن هم هنگامی است که به پایین دامنه رسیده اید و درست زمانی که میپندارید 10 دقیقه دیگر پای کوه هستید ناگهان با پرتگاه های خاص دامنه های شمالی ماز روبرو میشوید که مجبورید یا خطر کنید و از آن پایین بروید و یا دوباره تا نقطه ای بالا برگردید که مسیری که اندکی بهتر است پیدا کنید که خود میدانید که با آن توان تحلیل رفته گاه ده متر بالا رفتن هم خیلی جانکاه است. کوتاه آنکه گزینش نادرست مسیر در هنگام پایین رفتن از دامنه های شمالی ماز در همه طول 55 کیلومتری آن ممکن است کوهنورد را ناگاه لای منگنه قرار دهد که مجبور به خطر کردن شود. در این نقطه از زنجیرال ماز یا دوبرار برای پایین رفتن از دامنه شمالی باید تا چکاد پروانه بالا آمد. پس از آن با یالی طولانی روبرو میشویم که با کمترین دشواری ما را به پای ماز بزرگ میرساند. البته در هر حال این یال هم به خاطر زمین سخت و ریگی که روی آن دارد لغزان است و باید دست به عصا از آن پایین رفت. پس از یک گذر با احتیاط از این مرحله از سفرمان کامیاب بیرون میآییم. اکنون همنوردان پس از چند ساعت نوردش سخت و تمام کردن ذخیره آب نیاز مبرمی به رفع تشنگی دارند که وجود چشمه های گوارای پای ماز همه لذت و آسایش را یکجا فراهم میکند. پس از اندکی اتراق در این مکان دوباره آماده حرکت میشویم. باید خود را امروز که به سرعت دارد تمام میشود به کناره رودخانه لاسم برسانیم. حرکت را آغاز میکنیم و از دره ای میگذریم که پس از آن چراگاهی بزرگ را پیش چشم ما میگشاید. چراگاهی که چکاد باشکوه و پیسه دماوند چشم انداز خرامان آن است. در میانه راه از کنار بنه کوچنشینان ورامینی میگذریم و در نهایت به یک جاده خاکی میرسیم که نشیب منزلگاه امشب ماست. در نهایت پس از تاریک شدن هوا به مقصد امروز میرسیم و در کنار رود بارگشوده و با نشاطی همراه با حس غربت میآساییم. این آسایش پس از ساعتهای طولانی و گرم پیمایش امروز بسیار غنیمت است.
شب مانی دوم Second Camp
پس از اینکه شب نخست را در پای رودخانه لاسم بار انداختیم پگاه روز دوم و پس از خوردن یک صبحانه که با گردو و پنیر و مقداری خامه و انگبین پر شده بود اکنون گزک به روز دوم رسیده بود. کوفتگی های راه دشوار دیروز بهبود یافته است و من سرشار از نیرو هستم. دیروز شانه ام به خاطر بار نسبتا سنگینی که به مدت 14 ساعت تمام به دوش کشیده بودم قدری کوفته شده بود که در کمال شگفتی بامداد که برخاستم هیچ نشانی از آن نبود. پیرامون ساعت 9 بامداد بود که راه افتادیم. راه امروز تا اندازه ای آسان تر و هموار تر از راه پر فراز و نشیب دیروز بود و آب نیز به مقدار بسنده در همه طول مسیرمان در دسترس است. در آغاز میخواستیم که مسیر رود را به سوی بالا تا سر دره ای که بنا است از آنجا بالا برویم تا به کنار جاده آسفالته برسیم دنبال کنیم. با این همه تصمیم گرفتیم از دنبال کردن راه رود صرف نظر کرده و دامنه روبرو را مستقیم تا کنار جاده که پیرامون 200 متر بالاتر از شبمانگاه بود بالا برویم و ادامه مسیر را از کنار جاده پی بگیریم. پس از گذشتن از این سربالایی تند و رسیدن به جاده آسفالته لاسم -پلور اکنون مسیر را به سوی خاور که در نهایت به لاسم میرسد پی میگیریم. در حدود 5 کیلومتری لاسم اکنون میباید از جاده به سوی چپ که ورودی یک دره است که آب خوبی هم از آن به بیرون روان است راه را عوض کنیم. در ابتدای این دره که یک جاده اختصاصی خاکی هم دارد تیر آهنی و زنجیر میبینیم که نشان میدهد گام به یک چراگاه اختصاصی داریم مینهیم. پس از سپری کردن مسافتی در این دره که در طول آن با گله های گوسفندان روبرو هستیم در نهایت به بنه چوپانان میرسیم. پس از اندکی خوش و بش با آنان که بسیار از آن خوشوقت شدیم و گرفتن ماست گوسفندی لار که انصافا مزه بی همتایی داشت مسیر را به سوی پایان دره که در نشیبی میان کوههای گل اندام و رئیس کوه به پایان میرسید پی گرفتیم. سرچوپان این بنه نیز ما را تا قارش چوپانان اش که افغانی بودند همراهی کرد و در آنجا نیز چوپانان افغانی ما را با چایی که به سبک خود در بطری فلزی و درون آتش آبش را جوش میآوردند پذیرایی کردند. پس از اندکی آسایش در زیر سایه چادر دست ساخت و کاملا نوآورانه آنان و گپ و گفت اکنون مسیر را تا گردنه پیش رو که نشیب میان کوه گل اندام و رئیس کوه بود ادامه میدهیم و پس از چند پیچ و خم کف دره در بالای گردنه دوباره نظاره گر قله باشکوه دماوند میشویم که از شامگاه دیروز با نهان شدن پشت کوه از دید ما پنهان شده بود. از اینجا راه را از دامنه نه چندان ناهموار رئیس کوه بدون اینکه از بلندایمان کم کنیم ادامه میدهیم و پس از گذشتن از بنه دسته ای دیگر از کوچ نشینان سنگسری که در بالای روستای نوا هرساله سکنی میکنند اکنون پا به قلمرو آزو که چراگاهی زیبا در دشتی بلند زیر پای قله های رئیس کوه و عبرت وپاشوره و از سوی شمال هلزم است میگذاریم.
شب مانی سوم Third Camp
شب مانی چهارم Forth Camp
شب مانی پنجم Fifth Camp
شب مانی ششم Sixth Camp
واپسین شبمانی Final Camp
Comments (2)
You can add a comment or review this trail
دل آدم جا میمونه همونجاها
یکی دیگه از ویژگیهای چنین سفرهایی همین هست که بایسته بود اشاره میکردید
اعتیاد آوره
ممنون برای توضیحات و مخصوصا مسیر جی پی اس :)