۱۰- دره نوسنگ حصارک ۲۳ بهمن ۱۳۹۹
near Maḩalleh-ye Ḩeşārak, Tehrān (Iran)
Viewed 168 times, downloaded 7 times
Trail photos
Itinerary description
به نام خالق زیبائی ها؛ هم او که زیباست و زیبایی را دوست دارد.
دره نوسنگ حصارک، دره ای زیبا در شمال غرب تهران است. کافیست یکبار برای رفتن به این دره وقت بگذارید. حتما عاشقش می شوید. دره ای زیبا و پرآب (در زمستان و بهار) با آبشارهای کوچک و بزرگ و درختان بی شمار و باغات رنگارنگ.
روز پنجشنبه ۲۳ بهمن ماه، در شروع اولین روز از چهل و سومین سال انقلاب شکوهمند ایران اسلامی، به قصد گذران ساعاتی خوش، دره نوسنگ حصارک را انتخاب کردیم.
ساعت حدود ۹:۴۵ صبح به انتهای خیابان آبرسانی رسیدیم. خودرو را در گوشه ای پارک کردیم و به اتفاق دوستان از داخل دره، پیمایش را شروع کردیم.
چند صد قدمی راه نرفتیم که به رودخانه و درختان همجوارش رسیدیم. رودخانه با صدای خروشانش و درختان تو در توی مسیر، چنان جادوگرانه تمام قیل و قال و هیاهوی شهر را از یادمان برد، که گویی سالهاست از شهر خارج شدیم و اصلا خبری از دود و دم، ازدهام، ترافیک، سر و صدا و ... آن نداریم. این طبیعت مسحور کننده روح و روانمان را چنان سیقل داد و زنگار دل را چنان زدود و مانند آینه تحویلمان داد که شفافیتش یاد کودکی و کوچه های باصفای محله را در وجودمان زنده کرد. با خود گفتم زمستان این دره اگر اینگونه زیباست، پس بهارش چگونه است.
چند ساعتی وقتمان را در این دره ی زیبا گذراندیم و عکسهایی به یادگار انداختیم، تا یادمان باشد، تهران به مانند بسیار دیگری از نقاط سرزمین کهن و پهناورمان، ایران؛ زیبائی های نادیده ای دارد اصیل و ارزشمند. تا به تمامی آنها نرفتیم، چگونه میل دیدن سایر کشورها و عزم سفر برای دیدن مناظر آنها را بکنیم.
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز طلب کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
در کنار آبشار زیبایی دقایقی نشستیم و بعد صرف چای و لقمه ای نان وسایل را جمع کردیم به سمت نقطه شروع به راه افتادیم.
حدود ساعت ۱۷:۲۵ دقیقه به محل پارک خوردو رسیدیم و به این روز خوش خاتمه دادیم و خاطراتش را با خودمان بردیم، باشد تا اگر عمری باقیست، دوباره به این دره زیبا بازگردیم و دفتر خاطراتش را در وجودمان قطورتر کنیم.
-----‐--------------------------------------------
این دره منتهی می شود به قله ۲۷۷۰ متری بندعیش. صعود به قله از مسیری که ما قدم در آن گذاشتیم، مرسوم نیست، بویژه در این فصل. زیرا عبور از کنار رودخانه هم مسیر نامناسبی دارد و هم طولانی تر است و در زمانهایی که بارندگی است، ممکن است سیل آسا و خطرناک باشد.
در طول مسیر مکانهای خوبی برای نشستن و استراحت کردن دارد.
در امتداد رودخانه، گاه به گاه به جهت سختی گذر، مجبور شدیم بارها از یک طرف رودخانه به طرف مقابلش برویم. این کار بجهت عمق آب، سردی آن و احتمال واژگون شدن در رودخانه از هر نقطه ای میسر نشد. یافتن نقطه مناسب و امن کمی دشوار بود.
دمای هوا حدود ۱۸ درجه و آسمان کاملا صاف و آفتابی بود، به یک روز زمستانی نمی ماند. بیشتر به یک روز بهاری شباهت داشت.
امیدوارم این چند کلام و توضیح ، بدرد کسی بخورد.
دره نوسنگ حصارک، دره ای زیبا در شمال غرب تهران است. کافیست یکبار برای رفتن به این دره وقت بگذارید. حتما عاشقش می شوید. دره ای زیبا و پرآب (در زمستان و بهار) با آبشارهای کوچک و بزرگ و درختان بی شمار و باغات رنگارنگ.
روز پنجشنبه ۲۳ بهمن ماه، در شروع اولین روز از چهل و سومین سال انقلاب شکوهمند ایران اسلامی، به قصد گذران ساعاتی خوش، دره نوسنگ حصارک را انتخاب کردیم.
ساعت حدود ۹:۴۵ صبح به انتهای خیابان آبرسانی رسیدیم. خودرو را در گوشه ای پارک کردیم و به اتفاق دوستان از داخل دره، پیمایش را شروع کردیم.
چند صد قدمی راه نرفتیم که به رودخانه و درختان همجوارش رسیدیم. رودخانه با صدای خروشانش و درختان تو در توی مسیر، چنان جادوگرانه تمام قیل و قال و هیاهوی شهر را از یادمان برد، که گویی سالهاست از شهر خارج شدیم و اصلا خبری از دود و دم، ازدهام، ترافیک، سر و صدا و ... آن نداریم. این طبیعت مسحور کننده روح و روانمان را چنان سیقل داد و زنگار دل را چنان زدود و مانند آینه تحویلمان داد که شفافیتش یاد کودکی و کوچه های باصفای محله را در وجودمان زنده کرد. با خود گفتم زمستان این دره اگر اینگونه زیباست، پس بهارش چگونه است.
چند ساعتی وقتمان را در این دره ی زیبا گذراندیم و عکسهایی به یادگار انداختیم، تا یادمان باشد، تهران به مانند بسیار دیگری از نقاط سرزمین کهن و پهناورمان، ایران؛ زیبائی های نادیده ای دارد اصیل و ارزشمند. تا به تمامی آنها نرفتیم، چگونه میل دیدن سایر کشورها و عزم سفر برای دیدن مناظر آنها را بکنیم.
سالها دل طلب جام جم از ما می کرد
آنچه خود داشت، ز بیگانه تمنا میکرد
گوهری کز طلب کون و مکان بیرون است
طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
در کنار آبشار زیبایی دقایقی نشستیم و بعد صرف چای و لقمه ای نان وسایل را جمع کردیم به سمت نقطه شروع به راه افتادیم.
حدود ساعت ۱۷:۲۵ دقیقه به محل پارک خوردو رسیدیم و به این روز خوش خاتمه دادیم و خاطراتش را با خودمان بردیم، باشد تا اگر عمری باقیست، دوباره به این دره زیبا بازگردیم و دفتر خاطراتش را در وجودمان قطورتر کنیم.
-----‐--------------------------------------------
این دره منتهی می شود به قله ۲۷۷۰ متری بندعیش. صعود به قله از مسیری که ما قدم در آن گذاشتیم، مرسوم نیست، بویژه در این فصل. زیرا عبور از کنار رودخانه هم مسیر نامناسبی دارد و هم طولانی تر است و در زمانهایی که بارندگی است، ممکن است سیل آسا و خطرناک باشد.
در طول مسیر مکانهای خوبی برای نشستن و استراحت کردن دارد.
در امتداد رودخانه، گاه به گاه به جهت سختی گذر، مجبور شدیم بارها از یک طرف رودخانه به طرف مقابلش برویم. این کار بجهت عمق آب، سردی آن و احتمال واژگون شدن در رودخانه از هر نقطه ای میسر نشد. یافتن نقطه مناسب و امن کمی دشوار بود.
دمای هوا حدود ۱۸ درجه و آسمان کاملا صاف و آفتابی بود، به یک روز زمستانی نمی ماند. بیشتر به یک روز بهاری شباهت داشت.
امیدوارم این چند کلام و توضیح ، بدرد کسی بخورد.
Waypoints
You can add a comment or review this trail
Comments