بوشهر به سیراف

برنامه سفر به جنوب واقعا متفاوت بود و خاطراتی بینظیر برامون به جا موند.
از طبیعت بکر و از خونگرمی مردمان که زبانزد هست
ما از کرج با اتوبوس بوشهر ۱۳ اسفند ساعت ۳ بعد ظهر راه افتادیم و فردا صبح ساعت ۷ رسیدیم بوشهر
ب ای بردن دوچرخه ها دونه ای ۵۰۰ کرایه گرفتن
روزی که رسیدیم مستقیم رفتیم به ساحل و بعد کمی استراحت رفتیم به گشت گزار داخل شهر
بوشهر شهر کوچکی هست و زمان زیادی نبرد
محله اهی قدیمی و چند تا عمارت قدیمی بود که با صفا بودن.
برای شب مانی با به ساحل برگشتیم و کمپ زدیم
امنیت خیلی خوبی داره و مردم هم تا دم صبح بیرون هستن
صبن به سمت دلوار راه افتادیم و ساعت ۱ رسیدیم به دلوار
رفتیم به سمت موزه و خانه رعیسعلی دلواری کا متاسفانه بخاطر تعمیرات بسته بود
بعد خرید اب و لوازم شام رفتیم ساحل دلوار ۱ کیلومتر کنار شهر فاصله داره و محل خوبی برای کمپ هست
ساحل طول شب ساکت بود البته مسعول حراست اومد گفت که ما اینجا هستیم گشت میزنیم خیالتون راحت باشه و شمارشم داد که مشکلی بود بهش اطلاع بدیم
این رفتار دوستانه بوشهریا خیلی خوبه
صبح از جاده ساحلی به راه خودمون ادامه دادیم البته شب قبل یه بومگردی در روستای لاور هماهنگ کرده بودیم که خیالمون راحت باشه چون تو مسیر شهری نبود
مسیر از کلوتهای خیلی زیبایی عبور میکرد و خیلی خلوت بود
باد موافق هم خیلی کمکمون کرد
باز توی راه هرکسی باهامون همصحبت میشد اسرار میکرد شب مهمونشون بشیم
ساعت ۴ رسیدیم روستای لاور و بومگردی علیرضا
مسعولش اقای محمودی عزیز بود که خیلی خوش اخلاق هستن
بومکردیشون کلا دوتا اتاق داره و سرویس و حموم تمیزی داشت
بعد استراحت و دوش غروب پیاده رفتیم به ساحل لاور
یه روستای کوچک قدیمی که واقعا حس ارامش میده
صبح بعد از خدا حافظی از اقای محمودی به سمت برد خون راه افتادیم و ساعت ۱۲ رسیدیم به شهر بردخون به علت کمبود وقت تصمیم گرفتیم تا سیراف وانت بگیریم که خدارو شکر بعد نبم ساعت یه اقایی نگر داشت و مارو تا اتوبان رسوند و از اتوبان هم یه پراید وانت شوتی با سرعت وحشتناک ۱۴۰ تا تا سیراف رسوندمون.دمشون گرم پولی نگرفتن ولی سکته کردیم
سیراف یه شهر طولی بین کوه و ساحل هست. یه شهر کوچیک سنی نشین
بعد ناهار در رستوران رفتیم به دیدن گور دخمه های معروف سیراف
دیدنش مثل سفر در زمان میمونه
کنار ساحل جای زیادی برای کمپ هست ولی چون اخر هفته بود پر چادور بود و خیلی شلوغ
زنگ زدیم به یه بومگردی جا نداشت ولی گفت تو حیاطون یه جای دنج برای چادور زدن بهمون پیشنهاد داد
شب راحت استراحت کردی صبح به سمت عسلویه راه افتادیم و ساعت ۱ رسیدیم
مسیر سیراف به عسلویه اتوبان هست و خیلی شلوغه و هوای الوده ای داره.
مستقیم رفتیم ترمینال و برای ساعت ۴ بلیط برگشتو گرفتیم